فقر يکي از عوامل اصلي مرتبط با طرد و حاشيه نشيني
تاریخ انتشار: ۱۷ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۶۸۰۹۷
خبرگزاری آریا-یادداشت/حاشیه نشینی نتیجه فرآیندهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است که افراد را به شرایط طرد می کشاند، یعنی افراد را از عضویت در گروه های خاص و دسترسی به حقوق اولیه مانند بهداشت، آموزش و مسکن تا حدودی با فاصله نگه می دارد.
به گزارش خبرنگار ما از تبریز؛به طوری که براساس تحقیقات به عمل آمده در سطح جهانی عمده تاثیر این اتفاق ملال آور، فقر است و تبعیض در تقسیم عدالت اجتماعی،در نتیجه فقر یکی از عوامل اصلی مرتبط با حاشیه نشینی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ازنگاه کلی مفهوم کیفیت زندگی اجتماعی عبارت است از؛ میزان توانایی شهروندان در مشارکت در زندگی اجتماعی و اقتصادی جوامع حاضر در آن، تحت شرایطی که رفاه و پتانسیل شخصی آنها ارتقا یابد.
بر پایه این اساس در علوم سیاسی و جامعه شناسی هم کیفیت اجتماعی را به چهار حوزه تقسیم کرده اند که در موضوع حاشیه نشینی این چهار حوزه به وضوح کم رنگ است و حاشیه نشینان سهم کمتری در آن دارند.
این چهار حوزه شامل موارد ذیل می باشد؛ الف. امنیت اقتصادی،ب. انسجام اجتماعی، ج.ادغام اجتماعی د. توانمندسازی اجتماعی.
طی 5 دهه گذشته، در کشورمان ایران عزیز نیز، توسعه سرمایه داری به سبب متکی به اقتصاد تک محصولی (نفت) رکود بخش کشاورزی را به ارمغان آورده و باعث رشد سریع شهرها و توسعه نامتوازان آن گردید و این رشد سریع شهرنشینی نه تنها به صورت متعادل صورت نگرفت، بلکه سبب رشد شهرهای بزرگ و مانع رشد شهرهای کوچک و روستاها شد و به رغم دگرگونی ها در نظام شهری ایران، سیمای اسکان و استقرار جمعیت و شهرها تصویر مناسبی را از آن خود نکرد.
دراین اثنا آنچه مورد توجه جامعه شناسان ودانشگاهیان است بحث طرد یا «حذف» اصطلاحاتی می باشد که برای چندین سال برای توصیف اشکال جدید نابرابری در شهرهای بزرگ استفاده می گردد.
بر خلاف اشکال سنتی فقر، که با شرایط کاملاً تعریف شده مطابقت دارد، طرد شدن فرآیندی است که طی آن افراد یا خانوادهها از استانداردهای متوسط زندگی اجتماعی دور میشوند یا از آن دور میشوند: از نظر اقتصادی، با محرومیت از دسترسی به بازار کار بیشتر. از نظر نهادی، به این دلیل که موانع غیر قابل عبوری بین آنها و نهادهای سیاسی یا دولت رفاه ایجاد می شود.
از نظر فرهنگی، زمانی که انگ و تبعیض منجر به از دست دادن عزت نفس و از دست دادن صلاحیت های اخلاقی لازم برای یک زندگی یکپارچه می شود و درنهایت ازنظر اجتماعی، زمانی که انزوای اجتماعی و زندگی در یک محیط بسته، پلهای جامعه «عادی» را از دست داده است فرآیند طرد شدن زمانی به قویترین شکل خود میرسد که افراد یا خانوادهها در هر چهار بعد از مرکز جامعه دور باشند.
در یک چنین اتفاقات زمانی که این مصادف با یک «نفی درونی» نسبت به جامعه است که خود را به صورت تسلیم، بیتفاوتی و کنارهگیری نشان میدهد. کسانی که تحت تاثیر جامعه قرار می گیرند، دیگرهیچ انتظاری ندارند و مطابق با آن رفتار می کنند.
گروه های مختلف جمعیتی به طریق مختلف تحت تأثیر فرآیندهای طرد می شوند. اولین کسانی که به آنها اشاره می شود بیکاران هستند، که بیکاری برای آنها ریشه دوانده است، که در افزایش تعداد بیکاران طولانی مدت منعکس می شود.
ثانیاً، به دلیل تغییر درساختار خانواده و خانواده، خطرات تحرک رو به پایین وجود دارد، زیرا با توجه به خانوادههای کوچکتر و افزایش شیوههای زندگی فردی، فرصتهایی برای رسیدن از طریق شبکههای غیررسمی خانواده و اقوام در حال تبدیل شدن است.
ثالثاً، مهاجران می توانند در معرض فرآیندهای طرد شوند زیرا فاقد حقوق سیاسی و به حاشیه رانده شدن اجتماعی یا فرهنگی هستند.
علاوه بر مخاطرات اجتماعی، اخیراً می توان توسعه صورت های فلکی فضایی-اجتماعی را در شهرها مشاهده کرد که خود می تواند عامل محرومیت و محرومیت باشد: تفکیک فضایی قوی تر، که با تمرکز گروه های جمعیتی حاشیه نشین در محله های خاص همراه است.
فرآیندهای طرد به دلیل تفکیک اجتماعی شدیدتر درشهرهای بزرگ ناشی از تعامل سه روند ناشی از تغییرات اقتصادی و اجتماعی در شهرهای بزرگ است: الف) در بازار کار، فرصت های شغلی برای کارگران فاقد صلاحیت در شهرها از بین می رود زیرا تعداد زیادی از مشاغل صنعتی استخراج شده است، بخش خدمات را به رشد به اندازه کافی جذب نمی شود یا کسانی که در نتیجه صنعتی زدایی بیکار شده اند.
ب- به دلیل مشکلات مالی شهرها که ناشی از نیاز روزافزون مالی به نقل و انتقالات اجتماعی با کاهش درآمدهای مالیاتی است، خدمات اجتماعی در حال کاهش یا حداقل توسعه نیست تا جایی که با توجه به شرایط اضطراری فزاینده ضروری است.
ج- در نتیجه کناره گیری دولت از تامین مسکن و با توجه به انتخاب روزافزون محل زندگی برای خانوارهایی با درآمد پایدار، محله های مختلط اجتماعی در حال انحلال هستند و جمعیت ساکن به شدت بر اساس درآمد و سبک زندگی طبقه بندی می شوند و پس از رسیدن به سطح مشخصی از تفکیک و ریشه یابی آن – به مکان هایی برای طرد اجتماعی تبدیل می شوند.
بر اساس مقاله ای که از دکتر ابوذر سلامی بیرامی منتشر شده به این مهم چنین اشاره است که ،صاحب نظران و کارشناسان مسائل شهری تعاریف متعددی از حاشیه نشینی ارائه کرده اند؛ برخی عقیده دارند حاشیه نشینان کسانی هستند که در محدوده اقتصادی شهر زندگی می کنند ولی جذب نظام اقتصادی و اجتماعی شهر نشده اند. چارلز آبرامز حاشیه نشینی را به عنوان فرآیند تصرف نواحی شهری به قصد تهیه مسکن دانسته است.
جاذبه شهرنشینی و رفاه شهری این افراد را از زادگاه خویش کنده و به سوی قطب های صنعتی و بازارهای کار می کشاند و اکثر آن ها مهاجرین روستایی هستند که به منظور گذراندن بهتر زندگی راهی شهرها می شوند. نتیجه آن شهرسازی خودانگیخته ای است که در آن ویرانی ، نارسایی عرضه خدمات درمانی ، تراکم زیاد جمعیت در واحدهای مسکونی ، فقدان آسایش لازم و خطرات ناشی از عوامل طبیعی نظیر سیل دیده می شود.
علل پیدایش محله های پرمشکل درنابرابری اجتماعی فزاینده جمعیت با مقررات زدایی همزمان عرضه مسکن نهفته است. در دورهای که نابرابری ساکنان بر حسب درآمد رو به گسترش است، عرضه مسکن بیشتر به بازار واگذار شده و در نتیجه نابرابری اجتماعی که رو به افزایش است، به وضوح در فضای اجتماعی- فضایی منعکس میشود.
گفتنی است؛” به گروهی از ستارهها که در تجسم انسان شکل و پیکربندی مشخصی را تشکیل داده باشند صورت فلکی یا پیکر آسمانی میگویند.”
صورتهای فلکی در فرهنگهای گوناگون حضور داشتهاند وطی گذشت زمان تغییراتی هم در تقسیمبندی، تعداد و نامگذاری آنها صورت گرفتهاست.
گردآورنده محمدرضا ایازی مدیرخبرگزاری آریا در آذربایجانشرقی
کارشناس علوم سیاسی
منبع: خبرگزاری آریا
کلیدواژه: حاشیه نشینی شهرداری تبریز ایازی محمدرضا خبرنگار آریا حاشیه نشینی شهرهای بزرگ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۶۸۰۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این پز اجتماعی میلیون ها تومان برای افراد آب می خورد | سگ گردانی و درآمد میلیونی داگ واکرها
همشهری آنلاین _ فاطمه عسگرینیا: زندگی با سگها! سبک زندگی جدیدی که خیلیها به تقلید از زندگی اروپاییان و پز اجتماعی در برابر دوست و فامیل آن را انتخاب کرده و البته حسابی هم گرفتار شدهاند. از هزینههای مراقبت بهداشتی و خورد و خوراک این زبانبستهها که بگذریم گردش و تفریح این سگها هم امروز برای صاحبانشان حسابی درد سرساز شده است. بهطوریکه خیلی اوقات ترجیح میدهند فردی را برای انجام این کار استخدام کنند و بابتش هم هزینههای هنگفتی را پرداخت کنند.
دنیا، یک سگ کوچک از نژاد پامرانین دارد، اما به قول خودش در طول ۲۴ ساعت شبانهروز نمیتواند آنطور که باید از سگش مراقبت کند: «صبحها ساعت ۶ از خانه بیرون میزنم و ساعت ۸ شب به خانه میرسم. در ۴ ساعت باقیمانده مجبورم کارهای منزل را انجام دهم و فرصتی برای رسیدگی به لاکی ندارم. بهخاطر همین مجبورم از داگ واکرها کمک بگیرم.»
او قبل از اینکه ازداگ واکرها برای این کار کمک بگیرد سری به پانسیونهای نگهداری از سگها زده، اما قیمتهای بالا پشیمانش کرده است: «پانسیونها صرفا ۸ ساعت در روز کار نگهداری از سگها را انجام میدهند که قیمتهایشان از ۲۰۰ هزارتومان تا ۶۰۰ هزار تومان متغیر است این در حالی است که ۸ ساعت برای من که یک کارمند هستم از لحاظ زمانی کافی و از لحاظ قیمتی ممکن نیست!»
داگ واکری؛ شغلی که دنیا از آن صحبت میکند این روزها طرفدارهای زیادی دارد، چراکه درآمدش در کنار زمان اندک کار، حسابی برایشان جذاب است. البته انجام این شغل شرط و شروطی هم دارد که مهمترینش حسن رفتار با حیوانات و دوستی با آنهاست. برای گفتوگو با این افراد به یکی از بوستانهای تهران سر زدیم.
درآمد میلیونی از سگگردانیتیپ و ظاهرش مرتب و منظم است. قلاده چارلی (سگی از نژاد شیتزو) را بهدست گرفته و پابهپای او در بوستانک محله میچرخاند. با اینکه قد و قواره بزرگی ندارد، اما اغلب مردم و بچهها از چارلی میترسند، بهخاطر همین سعی میکند کمتر در میان جمع حاضر شود. به بهانه نزدیکی با سگی که به همراه دارد با او گپ و گفت میکنم و مشخص میشود او صاحب چارلی نیست فقط یک «داگ واکر» است. البته این اسم پرطمطراق خارجیها برای افرادی مانند پیمان است. ایرانیها به او و همکارانش سگگردان میگویند: «۲ سال پیش در بخش خدمات یک شرکت کامپیوتری کار میکردم. حقوق پایهام حقوق وزارت کاری بود. هیچ مزایای دیگری هم نداشت. ساعات کار گاهی تا ۱۲ ساعت در روز هم طول میکشید و این رسما باعث میشد تمام روزم از دست برود. یک روز به پیشنهاد عموی یکی از همکارانم که مسافر خارج از کشور بود و خبر داشت خانه مجردی دارم و تنها زندگی میکنم قرار شد یک هفته مسئولیت نگهداری سگش را قبول کنم. ابتدا این پیشنهاد را آن زمان بهخاطر رودربایستی قبول کردم، اما وقتی رقم پیشنهادی برای نگهداری از سگ را متوجه شدم با انگیزه بیشتری این کار را قبول کردم؛ به ازای ۲ هفته ۱۵ میلیون تومان! تنها مسئلهای که برای صاحب سگ مهم بود امنیت جا و اطمینان از غذای او بود که به نحو احسن انجامش دادم.» بعد از این قصه مزه مراقبت گران از سگ حسابی زیر زبان پیمان رفت بهطوریکه بهگفته خودش دیگر بیخیال شغلش شد و از آن تاریخ یک داگ واکر حرفهای شده است. او حالا روزی یک ساعت چارلی را برای گردش و تفریح بیرون میآورد و به ازای هر ساعت ۳۰۰ هزار تومان دریافت میکند؛ ماهی ۷ میلیونو ۲۰۰ هزار تومان به غیر از جمعهها که تعطیل است. آنهم فقط در ازای نگهداری از یک سگ: «کارم را دوست دارم. هم فال است هم تماشا. هر ماه مسئولیت گردش و تفریح روزانه ۳ سگ را برعهده دارم.»
دانشجو هستمبنی هم سگی از نژاد مالیتز است. تر و تمیز و آراسته با کفشها و لباسهایی که حکایت از شرایط زندگی او در یک خانواده متمول میدهد. اما کسی که قلاده او را بهدست گرفته و در بوستان مشغول همراهی او در قدم زدن است پسرکی ساده پوش است که خود را سعید معرفی میکند. اطلاعات زیادی درباره سگها ندارد میگوید: «صاحب این سگ یک مرد جوان است که بهخاطر شرایط شغلی و ماموریتهای مداوم فرصت گردش او را ندارد. من فقط روزی یک ساعت هر روز صبح بنی را برای تفریح، بازی و البته دستشویی کردن به پارک میآورم.» سعید دانشجوست و چون پیدا کردن شغل پاره وقت برای او سخت است تن به این کار داده است: «نسبت به ساعت کاری که دارد درآمدم بد نیست، اما هنوز نتوانستهام آنطور که باید با سگها ارتباط برقرار کنم.»
انگلپراکنی در معابر و بوستانهای شهریهمینطور که با ما مشغول گپ و گفت است بنی هم در گوشه و کنار پارک میچرخد ضمن اینکه از فرصت استفاده و در فضای باز بوستان دستشویی میکند؛ رفتاری که دیدنش خانوادههای دیگر را آزردهخاطر میسازد. چرا که معتقدند سگگردانها بیمحابا سگهای خود را در فضای بوستانها و پیادهراهها رها میکنند و باعث آلودگی فضای تفریح بچهها و سلامت خانوادهها میشوند. یکی از شهروندانی که این صحنه را میبیند، میگوید: «متأسفانه عدهای با گرداندن سگهای خود در فضای شهری، بهخصوص بوستانها، موجب انگلپراکنی در شهر میشوند.» بهگفته این شهروند متأسفانه در کشور ما هیچ قانونی برای سگگردانی در معابر عمومی وجود ندارد و همین مسئله باعث شده تا صاحبان سگها الزامی برای جمعآوری مدفوع رهاشده سگ خود در خیابان و بوستانهای شهر ندارند. این در حالی است که در کشورهای اروپایی اینطور نیست و قانونی برای محدود کردن این رفتارها وجود دارد.
قانونگذار وارد شودبا توجه به اینکه ژیاردیا، لارو مهاجر پوستی، اکینوکوکوس و اشریشیاکلی تنها چند نمونه از بیماریهای باکتریایی بسیار خطرناک هستند که از طریق مدفوع سگها به انسان منتقل میشود باید به نگرانی مردم درباره رهاسازی مدفوع سگها در معابر شهری و محل زندگی انسانها حق داد و به فکر چارهای برای حل این مشکل بود.
نگهداری از سگ و سبک زندگی جدیدی که عدهای از روی چشموهمچشمی دنبال ترویج آن در شهرها هستند موجب تولید مشاغل کاذب و درآمدهای ناشی از آن شده است، علاوه بر این نهتنها چالشهای اقتصادی و اجتماعی را پیش روی این افراد قرار داده که موجب نگرانیهایی برای به خطر انداختن بهداشت و سلامت افراد جامعه شده است؛ موضوعی که مدتهاست زنگ خطرش در جوامع شهری بهصدا درآمده و نیازمند توجه قانونگذاران است.
کد خبر 847543 برچسبها درآمد خبر مهم سگ بدون صاحب